شما نمی توانید آینده را متوقف کنید. نمی توانید گذشته را تغییر دهید. تنها راه دانستن راز این است که دکمه شروع را فشار دهید...
کلی جنسون نمی خواهد اسرار هانا بیکر را که روی نوار ضبط شده، فاش کند. هانا دیگر زنده نیست و رازش هم باید با خود او دفن شود.
کلی صدای هانا را می شنود که به او می گوید، نامش در میان اسم کسانی است که به نوعی مسئول مرگ او هستند.
تمام شب، کلی به حرف های هانا گوش می دهد. او در حالی که صدای ضیط شده هانا را می شنود، در شهر کوچکشان گشت می زند ... و چیزی را کشف می کند که زندگی اش را برای همیشه تغییر می دهد.
«کتابی که هرگز از یادتان نخواهد رفت.»
نظرات کاربران